باز هم درباره‌ی مجمع عمومی انجمن پزشکان عمومی ایران/ از یاد رفته‌ها/ دکتر مهران قسمتی‌زاده

منتشرشده توسط rashtgps در تاریخ

انتشار گزارش دکتر مهران قسمتی‌زاده از مجمع عمومی اخیر انجمن پزشکان عمومی ایران با عنوان «تهران همان ایران است؟» در سایت انجمن پزشکان عمومی رشت، بازتاب‌های فراوانی داشت، از جمله مقاله- گزارشی با عنوان «روایتی دیگر از مجمع عمومی انجمن پزشکان عمومی ایران» به قلم دکتر مهرداد محمودی» که ابتدا در سایت «شورای هماهنگی پزشکان عمومی گیلان» و سپس همین سایت منتشر شد. آن‌چه در زیر می‌خوانید پاسخ دکتر قسمتی‌زاده است به این گزارش، با این توضیح که ایشان به‌همراه مقاله‌ی خود یادداشتی به‌شرح زیر ضمیمه کرده‌اند که بدون هیچ توضیح اضافه‌ای تقدیم می‌شود: «آن‌چه در زیر می‌آید پاسخی است  به نقد آقای دکتر مهرداد ب. محمودی از گزارش من از جلسه‌ی‌ مجمع فوق‌العاده‌‌‌ی انجمن پزشکان عمومی ایران. این نقد در سایت شورای هماهنگی انجمن‌های گیلان انتشار یافته است و بر اساس اخلاق رسانه‌ای قاعدتاً باید پاسخ آن نیز در همان سایت انتشار می‌یافت اما متاسفانه ایشان که مدیریت آن سایت را برعهده دارند از این امر خودداری نموده‌اند. از آن‌جایی که هدف من از نوشتن این یادداشت  بیشتر آشکار شدن واقعیت و شفاف کردن مواضع خود بوده است به ناگزیر از دوستان انجمن رشت خواستم که آن را در سایت خود منتشر کنند. با تشکر از ایشان و سپاسگزاری از توجه، صبر و حوصله‌ی شما.»

بسیار خوشحالم گزارشی که از مجمع عمومی فوق‌العاده‌ی انجمن پزشکان عمومی در مجله‌ی «پزشکان گیل» منتشر کردم، بالاخره منجر به واکنشی شد. اما برخلاف انتظار، نه از سوی هیات مدیره‌ی مرکزی بلکه از سوی همکاری که کمترین نقش را در برگزاری آن مجمع به آن شکل غیرمتعارف داشت.
اما به‌هرحال آن گزارش بدان سبب نوشته شده بود که بهانه‌ای شود تا دیدگاه‌های گوناگون در مورد فعالیت‌های صنفی و همچنین نحوه‌ی تعاملات فعالین صنفی و روش‌های آنان در این فعالیت مدنی، از حالت بحث‌های درونی که حدود ۸ سال است در جلسات و همچنین محفل‌های صنفی مطرح می‌شود خارج گردد و این آشکارسازی سبب شود که جنبش صنفی جامعه‌ی پزشکان عمومی اندکی از سکونی که دچار آن است خارج گردد. سکونی که باید علت اصلی آن را نداشتن استراتژی و برنامه در رهبران این جنبش و نبود حمایت سازمان‌یافته‌ی بدنه جامعه‌ی پزشکان عمومی از این رهبری دانست. این امر در کنار عدم رعایت روش‌های دموکراتیک از سوی رهبری انجمن پزشکان عمومی در به‌کارگیری فعالان صنفی انجمن، سبب شده است هم رهبران و هم بدنه‌ی جامعه‌ی پزشکان عمومی دچار روزمرگی‌ شوند؛ روزمرگی‌ای آن‌قدر نیرومند که سبب شده است آستانه‌ی تحمل ایشان تا بدان حد بالا رود که دیگر به اکثر بیماری‌های‌ نظام سلامت کشور واکنش نشان ندهند و در لاک خود فرو روند تا بدین‌وسیله از میزان آسیب وارده به خود بکاهند.
اما خواندن مقاله‌ی همکار پرتجربه‌‌ام خوشحالی دیگری را نیز سبب شد؛ این مقاله نشان داد که این همکارمان نیز پس از مدت‌ها دوباره به فعالیت صنفی بازگشته و قصد دارد جنبش صنفی را دوباره از حاصل تجربیات خود بهره‌مند کند که خود این امر نیز در این دوره‌ای که صنف ما دچار کمبود فعال صنفی است غنیمتی است. گرچه دکتر محمودی تا کنون نشان داده است که به‌جای این‌که از توان خود برای ارتقای فعالیت صنفی و کمک به هم‌صنفان خود استفاده کند، بیشتر انرژی خود را در رقابتی بی‌دلیل با ایشان صرف می‌کند.
اما این خوشحالی سبب نشد که من مقاله‌‌ی مفصل ایشان را با دقت نخوانم؛ مقاله‌ای که به‌نظر می‌رسد دکتر محمودی سعی کرده تمام خرده حساب‌های شخصی‌اش را با سایر فعالان صنفی (که از قضا تا کنون در صف مبارزات صنفی در کنار ایشان ایستاده‌اند) تسویه کند.۱ پس از خواندن این مقاله متوجه شدم که دکتر محمودی در هنگام نوشتن این مقاله بعضی چیزها را فراموش کرده‌اند؛ چیزهایی که اگر آن‌ها را به‌یاد می‌آوردند شاید آن مقاله هم در محتوا و هم در نتیجه‌گیری به‌گونه‌ای دیگر نوشته می‌شد. و اما آن موارد:
۱٫ جزییات: به‌نظر می‌رسد دکتر محمودی در نوشتن روایت خود از مجمع عمومی انجمن چنان دست‌پاچه یا عصبانی بوده‌اند که حتی زمان سخنرانی خود را فراموش کرده‌اند. ایشان در مقاله‌ی خود نوشته‌اند که از صحبت‌های من (قسمتی‌زاده) چنان نگران شدند که با این‌که قصد صحبت نداشتند ناچار شدند به پشت تریبون روند و صحبت کنند. اما باید به ایشان یادآوری کنم که ایشان پیش از من سخن گفتند و ضمن همین صحبت‌های خود، برخلاف نظر هیات مدیره‌ی انجمن رشت (انجمنی که عضویت هیات مدیره‌ی آن را برعهده دارند) با مطرح کردن پیشنهاد انجمن‌های دوازده‌گانه مخالفت کردند.
۲٫ دکتر محمودی، نایب رییس «اول» شورای هماهنگی (که از تکرار این عنوان و تاکید بر «نیابت اولی» خود آن‌قدر لذت می‌برند که در طول مقاله هیچ‌گاه نام خود را بدون عنوان ذکر نمی‌کنند) مثل این‌که فراموش کرده‌اند که تعداد انجمن‌های شرکت کننده در شورای هماهنگی طی همه‌ی این سال‌ها بین ۱۹ تا ۳۰ در نوسان بوده و هرگز این تعداد به ۴۰ انجمن نرسیده است. (یا شاید سرشان آن‌قدر به مسایل دیگر مشغول بوده که طی این سال‌ها به آن توجه نکرده‌اند.) شاید بهتر بود پیش از این‌که ایشان در مقاله‌ی خود چندین بار بر حضور ۴۰ انجمن تاکید کنند، حداقل در مورد تعداد انجمن‌های شورای هماهنگی (که نیابت اولی هیات رییسه‌ی آن را برعهده دارند) پرس‌وجویی می‌کردند. اما احتمالاً این تاکید بر حضور ۴۰ انجمن بیشتر برای کم‌رنگ کردن تقاضای انجمن‌های دوازده‌گانه انجام شده است تا فاصله‌ی عددی امضاکنندگان را با مجموع انجمن‌ها بیشتر از حد نشان دهند. اما برای اطلاع ایشان باید عرض کنم که اولاً به‌راحتی مقدور بود که امضاکنندگان بیانیه‌ را از ۱۲ انجمن به ۲۰ رساند، اما چون ما فکر می‌کردیم همین تعداد امضا برای جلب توجه هیات رییسه‌ی مجمع و طرح پیشنهاد کافی باشد به این تعداد قناعت کردیم؛ ثانیاً دکتر محمودی خود می‌دانند که بیشتر این انجمن‌های دوازده‌گانه، انجمن‌هایی بوده‌اند که نمایندگان‌شان به‌طور ثابت در همه‌ی جلسات شورای هماهنگی شرکت می‌کرده‌اند. اما دکتر محمودی در مقاله‌‌ی خود فقط به انجمن تازه تاسیس نوشهر (انجمنی که ریاست آن برعهده‌ی دکتر گلعلی‌زاده، نماینده‌ی سخت‌کوش پزشکان عمومی در شورای‌عالی نظام پزشکی است) اشاره و انجمن‌های پرسابقه و فعالی چون شیراز، کرمانشاه، یزد، رشت، ساری،کرمان، سبزوار و… را فراموش می‌کنند.
۳٫ دکتر محمودی در مقاله‌ی خود برای تایید عمل هیات مدیره‌ی مرکز در تنظیم غیرمتعارف دستور جلسه مدعی شدند که: «دکتر بابائی (دبیر مجمع) دو دستور مجمع را از روی همان فاکسی که به همه‌ی شهرستان‌ها ارسال شده بود قرائت کرد و سپس (مطابق با مفاد بند ۲-۱۲ اساسنامه که ناظر بر چگونگی انجام یک مجمع فوق‌العاده (و نه مجمع عمومی عادی است) از حاضرین در مجمع درخواست کرد که با توجه به محدودیت زمانی، خارج از دستور جلسه صحبت نکنند.»
در حالی‌که در متن فکس ارسالی که در تصویر ۱ دیده می‌شود، زیر عبارت دستور جلسه نوشته شده است: «بررسی و تصویب تغییرات پیشنهادی در اساسنامه‌ی انجمن». حال آقای دکتر محمودی، انصافاً بگویید در کجای این فکس دو سوال هیات مدیره‌ی مرکزی طرح شده است؟

تصویر 1

تصویر ۱

از سوی دیگر شاید دلیل دکتر محمودی برای این ادعا این باشد که چون در شورای هماهنگی بر سر این دو موضوع صحبت شده بود، هیات مدیره‌ی انجمن آن‌ها را مطرح کرده است. در ‌حالی ‌که همه‌ی شرکت‌کنندگان در آخرین جلسه‌ی شورای هماهنگی به‌یاد می‌آورند که مهم‌ترین چیزی که در آن جلسه مورد تاکید واقع شد این بود که شورای هماهنگی به‌عنوان یک رکن سیاستگذار وارد اساسنامه شود و از سوی دیگر به‌عنوان یک رکن تصمیم‌گیر در تعیین اعضای هیات مدیره‌ی انجمن شرکت کند، نه این‌که فقط نام آن حتی بدون ذکر وظایف و فقط به‌عنوان نهادی مشورتی وارد اساسنامه شود. دکتر محمودی نیز اگر منصف باشد می‌تواند تایید کند که همه‌‌ی بحث‌های شورای هماهنگی حول این مساله انجام شد که تاثیرگذاری پزشکان شهرستان‌ها و شعب شهرستانی در انتخاب اعضای هیات مدیره مرکزی بیشتر باشد و به‌همین دلیل مکانیسم انتخاب نیز تعیین شد اما هیات مدیره‌ی مرکزی از مجموع موارد مربوط به چگونگی انتخاب هیات مدیره، فقط افزایش تعداد اعضای هیات مدیره را به رای گذاشت.
آقای دکتر محمودی عزیز! بی‌دلیل چشم خود را بر روی واقعیات نبندید و خود را گول نزنید. اقدام هیات مدیره‌ی مرکزی به‌معنای واقعی دست‌کم گرفتن اعضای شورای هماهنگی و به بازی گرفتن شعور فعالان صنفی انجمن بود.
۴٫ دکتر محمودی مدعی است که هیات رییسه‌ی شورای هماهنگی در برگزاری مجمع عمومی فوق‌العاده نقش فعال داشته است. در حالی ‌که همان‌گونه که همه‌ی فعالان صنفی می‌دانند، در هیچ متن یا سندی چنین اجازه‌ یا وظیفه‌ای به هیات رییسه‌ی شورای هماهنگی واگذار نشده و برگزاری این مجمع فقط برعهده‌ی هیات مدیره‌ی مرکز بوده است. حال واقعاً جای تعجب است که چگونه و به چه قیمتی ایشان می‌خواهد خود را به‌عنوان یکی از اعضای هیات رییسه‌ی شورا (آن ‌هم نایب رییس اول شورا) در تصمیم‌گیری این‌که جلسه‌ی مجمع را با ترفندهای خاص در پایان و شاید میان یک جلسه‌ی بازآموزی برگزار کردند، این‌که هیات مدیره به‌دلخواه خود دستور جلسه‌ی اعلامی را تغییر داد، این‌که از قبل پیش‌بینی کرده بود که برای انتخاب هیات رییسه‌ی مجمع، هیچ‌گونه رای‌گیری انجام نشود و حتی جلسه بدون انتخاب رییس به‌وسیله‌ی دبیر از پیش انتخاب شده، اداره شود یا این‌که حتی تعداد شرکت‌کنندگان مجمع برای بررسی رسمیت جلسه اعلام نشود، شریک بداند؟
۵٫ دکتر محمودی در مورد ایرادات من و دکتر گلعلی‌زاده در مورد چگونگی دعوت اعضا به مجمع و نحوه‌ی اداره‌ی آن ایراد گرفته‌اند که ما می‌بایست سکوت می‌کردیم و انتقادات خود را در مجمع عمومی عادی مطرح می‌کردیم. باید خدمت استاد پرتجربه و عزیزم دکتر محمودی خاطرنشان کنم که دموکراسی روشی برای اداره‌ی جامعه و همچنین اجتماعات مدنی است؛ روشی که در آن بیش از این‌که به «احترام به نظر حاکمان و صاحبان قدرت» تاکید شود، به فراهم کردن شرایط برابر در تصمیم‌گیری و دخالت برای همه و همچنین احترام به نظر مخالفان و مهیا کردن شرایط برای ابراز نظر آنان تاکید شده است. نمی‌توان اعتراض به نحوه‌ی برگزاری غیردموکراتیک یک جلسه را که مسلماً بر تصمیمات حاصل از آن جلسه نیز تاثیر دارد به «بعد از مرگ سهراب» و جلسه‌ای دیگر حواله کرد.
آقای دکتر محمودی، اصول دموکراسی در اکثر مواقع از سوی ناقضین آن با حربه‌ی «تاکید بر اهمیت اهداف ادعایی» نادیده گرفته شده و همیشه به‌همین بهانه خواسته شده است که: فعلاً خاموش باشید، چون ما اهداف مهمی را دنبال می‌کنیم. همکار باتجربه‌ی من حتماً می‌دانند که با نهادینه شدن رفتارهای غیردموکراتیک در یک سازمان، به‌دلیل لذتی که استفاده از قدرت (در هر سطحی) دارد، به‌سختی می‌توان دوباره بالانشینان را به رعایت اصول دموکراسی وادار کرد. در نتیجه باید ضمن توجه به هدف، به روش‌های به‌کار گرفته شده در نهادهای مدنی توجه خاص داشت. آیا غیر از این است که ما در نهادها باید دموکراسی را تمرین کنیم؟
۶٫ دکتر محمودی فراموش کرده‌اند که در همان آخرین جلسه‌ی شورای هماهنگی که با کش و قوس زیاد دو پیشنهاد «به‌عنوان رکن به‌رسمیت شناخته شدن شورای هماهنگی» و «مکانیسم انتخاب ترکیبی هیات مدیره‌ی مرکزی با دخالت شورای هماهنگی» تصویب شد، خود ایشان در هنگام اداره‌ی جلسه فرمودند که نظرات دیگر نیز در جلسه‌ی مجمع عمومی قابل طرح است. از سوی دیگر، ایشان مثل این‌که فراموش کرده‌اند مجمع عمومی عالی‌ترین رکن انجمن است نه هیات مدیره‌ی انجمن یا حتی شورای هماهنگی. از این‌رو در مجمعی که دستور جلسه‌ی آن از پیش با مضمون بررسی پیشنهادات برای تغییر اساسنامه تشکیل شده است، هر یک از اعضای شرکت‌کننده می‌توانند پیشنهاد خود را مطرح کنند و هیات رییسه‌ی مجمع نیز نمی‌تواند به این دلیل که آن را مخالف پیشنهاد هیات مدیره می‌داند بدان توجه نکند و جلوی ابراز آن را بگیرد.
آقای دکتر محمودی، در مجلس نمایندگان مردم نیز که مهم‌ترین نهاد تصمیم‌گیر کشور است و مصوبات آن به قانون تبدیل می‌شود نیز هر گاه نماینده‌ای برخلاف پیشنهاد کمیسیون تخصصی مربوطه پیشنهادی داشته باشد، مجاز به قرائت آن در صحن علنی است و هیات رییسه موظف به رای‌گیری در مورد آن پیشنهاد، چه رسد به مجمع عمومی قوق‌العاده‌ی ما و پیشنهاد انجمن‌های دوازده‌گانه که از فعال‌ترین انجمن‌های کشوری هستند.
۷٫ نکته‌ی مهم‌تر در مورد مقاله‌ی دکتر محمودی آن است که ایشان در دفاع از عمل هیات مدیره‌ی مرکز تا بدان‌جا پیش رفته‌اند که حتی مهم‌ترین اعتقادات صنفی خود را نیز نادیده گرفته‌اند؛ اعتقاداتی که طی چندین سال گذشته بارها و بارها در نوشته‌ها و گفتار خود بر ان تاکید کرده‌اند. ایشان در مقاله‌ی اخیر خود بر «علمی» بودن انجمن تاکید می‌کنند و پیش از این‌که کمیسیون در مورد تشکیلات انجمن اظهارنظر کند، با خودسانسوری می‌خواهند بخش فعالیت عمده‌ی انجمن را که «صنفی» است نادیده گیرند.
ای‌کاش دکتر محمودی عزیز به‌جای این‌که بی‌دلیل خود را در میانه‌ی کارزار سپر بلای هیات مدیره‌ی مرکزی قرار می‌داد، اندکی نیز به متن پیشنهاد انجمن‌های دوازده‌گانه توجه می‌کرد و با احترام قایل شدن برای همراهان چندین ساله‌ی خود، از هیات مدیره‌ی مرکزی می‌خواست اجازه‌ی طرح آن پیشنهاد را بدهند نه این‌که با روشی غیردموکراتیک و «از پیش مهندسی شده» از ابراز نظر مخالف خود جلوگیری کنند.
۸٫ دکتر محمودی در مورد یکی از همکاران‌مان (دکتر مشفقی) صفاتی چون «همیشه در حاشیه، شاید رانده شده و یا خودمانده» به‌کار برده است، در حالی که من به‌یاد ندارم فعالیت صنفی‌ای در منطقه انجام شود و دکتر مشفقی در آن شرکت نکرده باشند. ایشان هرگز نخواسته در حاشیه باشد و هرگز هم تلاش نشده ایشان را به حاشیه برانند، بلکه با وجود بارها درخواست، تنها خود را برای شرکت در هیات مدیره‌ی انجمن نامزد نکرده‌اند. شاید دکتر محمودی فقط داشتن عناوین مختلف چون رییس، نایب رییس یا دبیر و در بوق و کرنا کردن آن را فعالیت صنفی می‌داند و البته این چیزی است که دکتر مشفقی طی این‌ سال‌ها بدان رغبتی نداشته‌اند.

آن‌چه ما می‌خواهیم
اما در پایان این یادداشت برای آن‌که اعتقاد خود را درباره‌ی موارد اصلی بحث تغییرات در اساسنامه به‌وضوح بیان کنم، لازم می‌دانم بر چند نکته تاکید کنم:
۱٫ به‌نظر من «شورای هماهنگی» مهم‌ترین دستاورد تشکیلاتی انجمن است که وجود خود را مرهون تلاش‌های همکاران در هیات مدیره‌ی کنونی انجمن به ریاست دکتر هویدا و همچنین هیات مدیره‌ی قبلی دکتر تاملی و همچنین فعالیت انجمن‌های فعال شهرستانی با سردمداری انجمن‌هایی است که نام اغلب آن‌ها را در فهرست انجمن‌های دوازده‌گانه می‌توان یافت. به‌نظر من این شورا می‌تواند و باید به سیاستگذار اصلی فعالیت‌های انجمن تبدیل گردد.
۲٫ پیشنهاد انجمن‌های دوازده‌گانه با این فرض طرح شد که کمیسیون انجمن‌های علمی وزارت بهداشت افزایش رکن را در اساسنامه نخواهد پذیرفت، از این‌رو بهتر است با بازتعریف «مجمع عمومی» کاری کنیم که هیات مدیره با مکانیسم دموکراتیک‌تری انتخاب شود.
۳٫ انجمن ما در ادامه‌ی فعالیت‌های خود موفق نخواهد بود مگر این‌که با تلفیقی از تجربیات بزرگان خود چون دکتر هویدا، دکتر افشار، دکتر اسدی، دکتر صفاری و… و نیروی بالقوه‌ی فعالان صنفی شعب به راه خود ادامه دهد. البته مثل تمام سازمان‌های مدنی، باید تمامی فعالان صنفی درون انجمن روابط خود را بر پایه‌ی اصول دموکراتیک برقرار کنند.

پانویس:
۱٫ اصرار دکتر محمودی به نام نبردن از نشریه‌ی «پزشکان گیل» و یاد کردن چندباره از آن با عنوان «نشریه‌ی خصوصی محلی» تنها یکی از این تسویه حساب‌های شخصی است.
۲. نماینده‌ی کمیسیون وزارت بهداشت پس از پایان جلسه در جمع عده‌ای از اعضای انجمن گفت کمیسیون مصوبات این جلسه را قبول نخواهد کرد به‌خصوص که فعالیت هیات مدیره‌ی انجمن قبلاً به‌اتمام رسیده است.


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.