پزشک خانواده؛ تداوم پروژه نا موفق

منتشرشده توسط rashtgps در تاریخ

بادرود به همکاران گرامی

(جایی خواندم مشکل است فهماندن مطلب به کسی که منافعش درنفهمیدن آن است)
ورود به بحث پزشک خانواده همواره انسان را با احساسات متناقضی مواجه میسازد. موضوع پزشک خانواده معادله چند مجهولی ست باچند بازیگر که هیچکدام زیر بار مسولیت عملکرد خود نمی روند:
مدیران ارشد وزارتخانه،کمیسیون بهداشت ودرمان مجلس،سازمان برنامه وبودجه ،بیمه های پایه و…..و…. مسول وپاسخگوی ورژن های شکست خورده کیست وچه پاسخی دارد؟
همه جنبه های آن در هاله ای از ابهام پنهان است. حتی درنقد آن هم سوء تفاهم وجوددارد وقتی با ادله فراوان نقایص آن ذکر میشودگمان میکنند ما با نفسِ پزشک خانواده مخالفیم.به برخی نکات اشاره میکنم:

۱_ ما پزشکان عمومی بیش از هرگروه دیگراستشعار داریم به این نکته که دراثر تبلیغات افراطی ومغرضانه برخی وسایل ارتباط جمعی، چه میزانی از وقت وسرمایه مردم هدر میرود وفرصت های مارا ناجوانمردانه از ما می قاپند، پس ما بیش از هرکس طرفدار پیاده سازی این طرح هستیم منتها به شرطها وشروطها.
۲_ دراین چند دهه چند وزیر آمدند ورفتند.چه بسا مدیرانی آمدند ورفتند و ورژن های رنگارنگی که میدانستند عملی نیست طرح کردند ورها کردند بی آنکه منتظر باز خورد آن باشند.تاز ه باز خورد وقتی که طرح موفق نبوده چه دردی را درمان کرده مثل طرح بیمه روستایی.
۳_اول طرح ها وورژن های گوناگون دراتاق های وزارتخانه تدوین میشود با صدها ابهام، بعد از ما میخواهند پای ورقه را امضاء کنیم وخود را درگیراوضاعی کنیم که از چند وچونش خبر نداریم.با این امضاء ها بخش های وسیعی از استقلال واختیار خود را ازدست میدهیم .با این طرح ها ما که در تامین هزینه های جاری مطب درمانده ایم،دوتا نان خور دیگر را هم باید پاسخگو باشیم مگر چنین بلاهتی متصوّراست ؟!
۴_بسیاری از سرنوشت ها مبهم است :
پزشکان بخش خصوصی که حاضر به مشارکت دراین طرح نباشند چه سرنوشتی خواهند داشت؟ ارتباط بیمه ای آنها حفظ خواهدشد؟
پزشکانی که فضای فیزیکی ودیگر شرایط را نداشته باشند چه باید بکنند؟ اساسا آیا این طرح طرحی موازی با بخش خصوصی ست که هریک در قلمرو خود مختار باشند، یا بخش خصوصی بی بخش خصوصی .تکلیف چیست ؟ نمی شد بصورت رقابتی طرحی تدوین شود اینکه بخش خصوصی به فعالیت خود کما فی السابق ادامه دهد( البته با حفظ حقوق واختیارات قبلی خود) واین طرح هم کار خودراشروع کند حالت رقابتی ایجاد شود ومردم مختار باشند به هریک از آنها مراجعه کنند(ته ذهنم کسی میگوید خیال خام نپز).

۵_ شرح وتفصیل این طرح ده ها صفحه است هرگز نتوانستم تا آخر بخوانم حتی بصورت تقطیع شده. معلوم است سنگ بزرگ برای جابجا نکردن است پس چرا سرِ راه گذاشته اند؟ چرا مشکل را بخش بخش نمی کنند وقدم به قدم پیش نمی روند.بخش حیاتی که حق الزحمه است جزو بخش های آخراست..خیلی راه های جایگزین وجود دارد بعنوان مثال:
اول اینکه تمام مردم برای خودپزشک خانواده انتخاب کننداین بخش را بطور کامل سر وسامان بدهند بعد بروند سراغ مراحل بعدی.پس از آن سطح بندی وارجاع وتکلیف ارتباط سطح یک با مراحل بعدی مشخص وشفاف باشد.اینگونه امکان عملی شدن وجوددارد.تا مشکلات یک سطح برطرف نشده به سطح بعدی میان بر نزنند.

۶_ تضمین اعتبارات ؟
ما که درمقابل بیمه های در دسترس بخصوص تامین اجتماعی مکرر شکست می خوریم واین بیمه با میلیاردها میلیارد از پول معیشت ما با گرو گرقتن تجارت میکند وبالا میکشد ،چگونه توقع دارید به باغ سبز شما اعتماد کنیم.اعتباری که نه منشاء ش مشخص است نه تداوم وماندگاریش، ونه متولی ش..هرچند طرح پزشک خانواده پاشنه آشیل های فراوان دارد اما پاشنه آشیل ماژورش همین اعتبارات است که هرگز سامان نخواهدیافت.

۷_ چه اصراری هست که همه پزشکان عمومی از هربخشی را بصورت کارمند در آورید؟ما که داریم زندگی مان رامیکنیم باهزار جان کندنی، با هر جهنمی ، ولی هرگز حاضر نیستیم این جهنم مان رابا جهنم شما عوض کنیم ما به این جهنم حودمان معتاد شده ایم اعتیاد هم درمان ندارد.شما نمی توانید ده ها هزار پزشک را به انقیاد درآورید هرگز.راه چاره هم زیاد پیچیده نیست پزشکی عمومی بصورت دوبخش خصوصی ودولتی بصورت رقابتی وبه موازات هم عمل کنند حق انتخاب هم با مردم است.حق انتخاب را از مردم نگیرید.مشارکت در طرح هم اختیاری باشد.وانانی که درطرح شرکت نمی کنندارتباط بیمه ای راداشته باشند وزندگی شان رابکنندبگذارید ما معیشت مان راداشته باشیم.

۸_ ما خاطره خوبی از طرح های وزارتخانه نداشته ایم قدم به قدم ما را محدود کردند اختیار نوشتن برخی داروها وروش های تصویربرداری را ازما گرفتند.یک نمونه طرح تحول بود که اشل پرداخت ها را بهم ریخت .والبته بدعتی بدعاقبت را بیادگار گذاشت وان اعلام چندین وچند شماره تلفن بودبرای شکایت از کارکنان خدوم این نهاد وحاصل ش ضرب وشتم واهانت وفحاشی به همکاران درمان بود.ان متولیان می باید میدانستند جای سرب داغ قلب مهربان پزشک نیست،میدانستند که بااین تشویق به شکایت ها مارا به عزا می نشانند.این همه را گفتم که دانسته باشید محدود کردن حق انتخاب مردم وپزشکان تالی های شومی خواهدداشت.

۹_سازه ی بی بنیان
متاسفانه از شکست ها عبرت گرفته نمی شود.حالاپزشک خانواده سازه ی سنگینی ست که بناست برفونداسیونی سُست ونا مطمءن تعبیه شود می خواهند عمارتی چند طبقه وممتاز هم سطح ممالک راقیه برآن استوار کنند.ارزو خوب است اما منطقی وقابل حصول.عناصر فونداسیون تا جایی که بفکر من میرسد این ها هستند: مدیران ارشدوزارتخانه، بیمه ها!! ،سازمان برنامه وبودجه وکمیسیون بهداشت ودرمان مجلس.نظام پزشکی که اصلا به بازی گرفته نمی شود وقتی اختیارتعیین تعرفه ازاو گرفته میشود.آیا میتوان به این عناصر اعتماد کرد؟؟ گمان نکنم خود متولیان هم بتوانند جواب قاطع بدهند.ما پزشکان عمومی ممکن است زحمت کش وعموما تحت ستم ، واهل مداراباشیم ولی بی بصیرت نیستیم.نجابت ما شما را به اشتباه نیندازد.

۱۰_ واما سخن آخر
ماطرفدار پزشک خانواده هستیم منتهابا تضمین کافی( هرچندمیدانیم نه اراده کافی وجود دارد ونه توان کافی ) ومرحله بندی شده وفازهای اجرایی ممکن الحصول.تااین اطمینان حاصل نشده ما نباید زیرباز یک طرح مبهم وپراز وعده وحواله به آینده برویم.
یک نکته بدبهی را یادآور میشوم:
Map is not territory
نقشه ، قلمرونیست.نقشه یک طرح کلی ورئوس مطالب است جهت انتظام عمل نه خودعمل.نقشه روی یک تکه کاغذاست اما قلمرو در بیرون ودنیای واقعیت هاست.بیشترین تلاش متولیان متمرکز به نقشه بوده وعنایت به قلمرو نداشته اند.قلمرو ما بدنه پزشکان عمومی سراسر کشور هستیم باید مارا ببینیدوبشناسید وحرف های مارا گوش کنید وهمکاری مارا طلب کنید نه دستور از بالا که به بیراهه خواهیدرفت.ما نهاد صنفی قدرتمندی داربم با متولیانی مجرّب وروشن بین وآگاه به مصالح یاران شان.ما میتوانیم بازوی اجرایی توانمندی برای شما باشیم به شرطی که مارا لحاظ کنید وبا هم راه بیفتیم.
ما چرخ پنجم نیستیم که چه بخواهیم چه نخواهیم اراده کنید کارخودراپیش ببرید ،قطعا شکست خواهیدخورد.ما اهل تعامل وگفتگوهستیم مارا لحاظ کنید وبا هرتمهیدی نظر موافق مارا جلب کنید.بگذارید یک طرح ملی ونجات بخش برای یک بار هم شده درمسیری صحیح وخوش عاقبت پیش برود.پباده سازی این طرح ملی کار یک سال یادوسال نیست،برخی این فکرراازسربدرکنند که شتابزده ونصفه نیمه این طرح را راه اندازی کنندوسند افتخار اجرای آن را بنام خودبزنند.هرگروهی ،هردولتی همچون دو امدا ی،درمرحله خود صادقانه ومجدّانه کارراپیش ببرد وامانت را به گروه بعدی بسپارد.مقصد دوراست هدف باید راه باشد ودرست راه رفتن واجرای درست تا ازتجمیع تلاش نسل هانتیحه مطلوب حاصل آید.ما پزشکان عمومی هم باید متحدباشیم وهماهنگ عمل کنیم وتبعات تصمیم خودرا بپذیریم،وازهیچ چیز نترسیم چون چیزی برای ازدست دادن نداریم ما حتی اگر به نتیجه مطلوب هم برسیم ، باخته ایم چون عمر وجوانی مان درآتش اجحاف سوخته است.
احساسی ناخوشایند به جان دارم، اینکه به عُمر من این طرح تحقق نخواهد پذیرفت.امید که نسل های آینده همچو من سرخورده نشوند وتوفیق را به بینند.والسلام.
۴۹۳/۹/۱۳
دکترآنه محمددوگونچی
رییس انجمن پزشکان عمومی گیلان.

بدبهی را یادآور میشوم:

Map is not territory

نقشه ، قلمرونیست.نقشه یک طرح کلی ورئوس مطالب است جهت انتظام عمل نه خودعمل.نقشه روی یک تکه کاغذاست اما قلمرو در بیرون ودنیای واقعیت هاست.بیشترین تلاش متولیان متمرکز به نقشه بوده وعنایت به قلمرو نداشته اند.قلمرو ما بدنه پزشکان عمومی سراسر کشور هستیم باید مارا ببینیدوبشناسید وحرف های مارا گوش کنید وهمکاری مارا طلب کنید نه دستور از بالا که به بیراهه خواهیدرفت.ما نهاد صنفی قدرتمندی داربم با متولیانی مجرّب وروشن بین وآگاه به مصالح یاران شان.ما میتوانیم بازوی اجرایی توانمندی برای شما باشیم به شرطی که مارا لحاظ کنید وبا هم راه بیفتیم.
ما چرخ پنجم نیستیم که چه بخواهیم چه نخواهیم اراده کنید کارخودراپیش ببرید ،قطعا شکست خواهیدخورد.ما اهل تعامل وگفتگوهستیم مارا لحاظ کنید وبا هرتمهیدی نظر موافق مارا جلب کنید.بگذارید یک طرح ملی ونجات بخش برای یک بار هم شده درمسیری صحیح وخوش عاقبت پیش برود.پباده سازی این طرح ملی کار یک سال یادوسال نیست،برخی این فکرراازسربدرکنند که شتابزده ونصفه نیمه این طرح را راه اندازی کنندوسند افتخار اجرای آن را بنام خودبزنند.هرگروهی ،هردولتی همچون دو امداد ی،درمرحله خود صادقانه ومجدّانه کارراپیش ببرد وامانت را به گروه بعدی بسپارد.مقصد دوراست هدف باید راه باشد ودرست راه رفتن واجرای درست تا ازتجمیع تلاش نسل هانتیحه مطلوب حاصل آید.ما پزشکان عمومی هم باید متحدباشیم وهماهنگ عمل کنیم وتبعات تصمیم خودرا بپذیریم،وازهیچ چیز نترسیم چون چیزی برای ازدست دادن نداریم ما حتی اگر به نتیجه مطلوب هم برسیم ، باخته ایم چون عمر وجوانی مان درآتش اجحاف سوخته است.
احساسی ناخوشایند به جان دارم، اینکه به عُمر من این طرح تحقق نخواهد پذیرفت.امید که نسل های آینده همچو من سرخورده نشوند وتوفیق را به بینند.والسلام.
۴۹۳/۹/۱۳
دکترآنه محمددوگونچی
رییس انجمن پزشکان عمومی گیلان.


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.