نایب رییس انجمن پزشکان عمومی ایران: نمیخواهند پزشک عمومی بازیگر اصلی نظام سلامت باشد
سایت انجمن پزشکان عمومی رشت: «برای اجرا و گسترش برنامهی پزشک خانواده به اندازهی کافی پزشک عمومی داریم ولی بعضی دوستان نمیخواهند پزشک عمومی بازیگر اصلی نظام سلامت کشور باشد.»
نایب رییس انجمن پزشکان عمومی ایران با بیان اینکه در فاز جدید برنامهی تحول نظام سلامت در حاشیهی شهرها که جمعیتی حدود ۱۲ میلیون نفر را در بر میگیرد برای ارایهی خدمات در سطح اول میخواهند بهجای پزشکان عمومی از کارشناسان بهداشتی استفاده کنند، گفت: «بعضی از مسوولان ارشد وزارت بهداشت معتقدند اولاً پزشک عمومی به اندازهی کافی نداریم و ثانیاً ارایهی خدمات آنان برای نظام سلامت گران درمیآید. اما من معتقدم ما برای اجرا و گسترش برنامهی پزشک خانواده، آن هم بهطور اصولی، به اندازهی کافی پزشک عمومی داریم ولی بعضی از دوستان در وزارت بهداشت نمیخواهند پزشک عمومی بازیگر اصلی نظام سلامت کشور ما باشد.»
دکتر عزتالله گلعلیزاده در ادامه توضیح داد: «اینگونه اقدامات و اظهار نظرها چنین به ذهن القا میکند که مسوولان محترم بهجای بازیابی هویت طب عمومی و طراحی نقش و شانیت بخشیدن برای پزشکان عمومی در قالب پزشک خانواده و نظام ارجاع و بهجای اینکه با پرداخت مناسب به آنان زمینهی مشارکت و ماندگاریشان را در برنامههای پزشک خانوادهی روستایی و شهری فراهم آورند، ناخودآگاه دنبال حذف پزشکی عمومی از نظام بینظام سلامت کشور هستند. این در حالی است که تعداد زیادی از همکاران بهدلیل عدم احساس امنیت شغلی و بیاعتمادی به برنامههای وزارت بهداشت، در سالیان گذشته جذب امور غیرپزشکی یا مشاغل جنبی پزشکی مثل مراقبت از پوست، درمان اعتیاد و طب کار یا سرگرم امتحانات دستیاری شدهاند.»
نایب رییس انجمن پزشکان عمومی ایران با اشاره به اینکه در سالهای اخیر از یکسو با گسترش رشتههای تخصصی و تغییر ذایقهی مردم به تخصصگرایی و از سوی دیگر دسترسی راحت و بدون مانع به ویزیتهای تخصصی و فوق تخصصی، زمینهی حذف و به گوشه رانده شدن پزشکان عمومی فراهم شده است، گفت: «در برنامههای تحول نظام سلامت متاسفانه با کاهش مبلغ ویزیت و راهاندازی کلینیکهای تخصصی و فوق تخصصی در بیمارستانهای دولتی به این قضیه دامن زدهایم، بدون اینکه به پیامدهای آن توجه کنیم. هر چند این کار باعث افزایش رضایتمندی مردم میشود ولی باید ببینیم به چه قیمتی. خدماتی را که قابل ارایه توسط پزشک عمومی است از پزشک متخصص و فوق تخصص میخریم و به این رفتار مردم دامن میزنیم، بدون آنکه برنامهای در جهت تغییر رفتار مردم داشته باشیم.»
دکتر گلعلیزاده با بیان اینکه برای آموزش پزشکان عمومی هزینهی بسیاری شده و بسیاری از جوانان مستعد جامعه این رشته را انتخاب کردهاند اما در طراحی و تغییر نظام سلامت هر چه زمان میگذرد این سرمایههای کشور بیشتر نادیده گرفته میشوند، افزود: «دانشکدهی پزشکی افتتاح میکنیم، ظرفیتها را افزایش میدهیم و بعد پزشک عمومی را به امان خودش رها میکنیم. قانون برنامهی پنجم و سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری تکلیف را روشن کرده و آن هم اجرای برنامهی پزشک خانواده و نظام ارجاع، تغییر نظام آموزش پزشکی عمومی بر مبنای راهبردهای برنامهی پزشک خانواده و آمایش سرزمینی دانشگاههای علوم پزشکی کشور است.»
وی در ادامه گفت: «البته من اعتقادی به اینکه بیشترین بخش منابع برنامهی تحول نظام سلامت به متخصصین اختصاص یافته ندارم، بلکه معتقدم سهم عمدهای از این منابع صرف دارو، پاراکلینیک و تجهیزات پزشکی شده و در این بین متوسط دریافتی پزشکان متخصص نیز افزایش داشته است، هر چند شاهد رشد دریافتی پزشکان خانوادهی روستایی نیز بودهایم که باعث افزایش تعداد پزشکان خانوادهی روستایی شده است. طی چند سال گذشته بهدلیل عدم افزایش حقالزحمهی پزشکان خانوادهی روستایی چیزی حدود ۱۲۰۰ نفر از این برنامه خارج شده بودند ولی با شروع برنامه و توجه به درخواست بهحق این گروه از پزشکان عمومی، کمبود پزشک در مناطق روستایی و شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر تا حدودی جبران شده است. اما آنچه اهمیت دارد این است که سایر پزشکان عمومی بهرهای از برنامهها نبردهاند.»
نایب رییس انجمن پزشکان عمومی در توضیح به ابلاغ اخیر کتاب ارزشگذاری نسبی خدمات سلامت اشاره کرد و گفت: «پزشکان عمومی از افزایش تعرفهها سهم زیادی نداشتند چرا که بخش E&M که همان بخش ارزیابی و ادارهی بیماران است و شامل ویزیت بیماران در مطب و بیمارستان و ارایهی مشاوره میشود ابلاغ نشده است. پزشکان شاغل در اورژانس بیمارستانها و درمانگاههای دولتی بهجز ۴۵ درصد مبلغ ویزیت، سهمی از ارایهی خدماتی مانند احیای قلبی- ریوی، تفسیر نوار قلب و کلیشهی رادیوگرافی و سیتی اسکن یا مراقبت از بیماران بدحالی چون مسمومین و بیماران قلبی و آسمی و… در اورژانس نمیبرند. البته وضع این دسته از همکاران در مراکز درمانی خصوصی و خیریه بهمراتب بدتر است که اگر نخواهم کلمهی استثمار را بهکار ببرم در حق آنان اجحاف میشود.»
دکتر گلعلیزاده در پایان با یادآوری اینکه ۷ ماه از اجرای برنامهی تحول نظام سلامت گذشته است، بیشترین تحولات را در بخش درمان و در جهت کاهش پرداختی از جیب، برچیدن بساط پرداختیهای غیرمتعارف و ساماندهی بازار سلامت در حوزهی دانست و تاکید کرد: «در ادامه حتماً باید توجه جدی به طراحی نظام ارجاع با محوریت پزشک خانواده و مبتنی بر گایدلاین، نظام سطحبندی و خرید راهبردی خدمات باشد. خدمات ارایه شده در سطوح دوم و سوم بسیار گران است و منابع زیادی را به خود اختصاص میدهد، در حالی که ۸۰-۷۵ درصد از خدمات را پزشکان عمومی در سطح یک ارایه میدهند. اگر به این مساله توجه نکنیم، هزینهکرد منابع سلامت بدین شکل در طولانیمدت مشکلات عدیدهای ایجاد خواهد کرد.»
3 دیدگاه
مرضیه مصدقی · دسامبر 18, 2014 در 6:26 ب.ظ
فرمایشات اقای دکتر صیحح است انشاالله مورد توجه مدیران کلان وزارت بهداشت قرار گیرد
دکتر بهمن مشفقی · دسامبر 19, 2014 در 10:20 ق.ظ
همین که پس از گذشت ِ هفت ماه ازاجرای برنامه ی تحول نظام سلامت، در نقد ِ آن به درستی ازاین اصطلاح : ” نظام ِ بی نظام ِ سلامت ” استفاده شده است، گویای این است که باردیگر یک برنامه ی بسیارمهم آن هم در زمینه ی سلامت مردم، بدون ِ توجه به نقد ونظر های صاحب نظران آگاه ودلسوز به راه خود ادامه می دهد، یاد آور ِ این باور غلط وخطر ناک ِ برنامه ریزان و مدیرانی است که اعتقاد دارند برنامه ها وطرح ها را اول ” راه می اندزند ” بعد ” جا می اندزند ” ! ودیدیم که نتیجه ی این نوع ” راه انداختن ” و بعد ” جاانداختن ” (اجرا ء) عملا جز ” بد جاانداختن ” نخواهد بود، همچنان سکان دار کارها وبرنامه ها می باشند.
دکتر روزدار · دسامبر 26, 2014 در 12:34 ب.ظ
زنگها برای که به صدا در می آیند
آقایان دکتر کامیابی و گل علیزاده بعنوان رییس انجمن پزشکان عمومی ایران و نایب رییس آن در دو مصاحبه که متن انان در سایت “انجمن پزشکان عمومی رشت” درج گردیده ضمن بررسی اجمالی طرح تحول سلامت و نیز جهت گیری صحیح و منطقی انجمن در اجرای طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع به عنوان برنامه ی راهبردی انجمن در مورد عزم مسئولان بخش سلامت در اجرای طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع به عنوان طرحی قانونی مطالبی را بیان داشته اند که قابل تامل است.آقای دکتر کامیابی فرموده اند “باید صراحتا اعلام کنم هنوز در ابتدای راه تحول در نظام سلامت هستیم و برای تغییرات راهبردی و اساسی هنوز مستند جامعی مشاهده نکرده ایم”که این کلام بسیار دقیقی است اما طرح تحول آنگونه گه از اسمش پیداست قرار است تحول ایجاد کند و با اطمینان خبری از تغییر راهبرد در نظام سلامت نیست نظام سلامت فعلی نه با تحولاتی تکه تکه بلکه از طریق یک اصلاح کلی که بایستی در تغییر راهبرد آن صورن بگیرد قابل اصلاح هست و ان تغییر استراتژی نظام سلامت از “بیماری محوری” به سمت” سلامت محوری “خواهد بودو فقط ان زمان است که اقتصاد سلامت و عدالت در سلامت بهینه خواهند شددر مرکز این “سلامت محوری” پزشک خانواده با آگاهیهای سلامت خواهانه اش خواهند بود.متاسفانه این دغدغه ی ملی در سلامت ،الویت اول ذهن تصمیم گیران حوزه ی سلامت نشده و تا زمانی که چنین دغدغه ای ملی به عزمی ملی برای سلامت محوری نظام سلامت ما تبدیل نشود بخش سلامت رنجور باقی خواهد ماند. سمت و سوی طرح تحول نشان داده که طرح پزشک خانواده باری به هر جهت مطرح میشود و وقتی هم در اجرا قرار میگیرد انچنان به لحاظ اعتبارات ان قطره چکانی عمل میکنند که در عمل نه پزشک از ان راضی است نه بیمار و نه حتی سازمانهای خرید کننده ی خدمات(نگاه کنید به اجرای ۰۲ دردو استان فارس و مازندران) به نظر گفتن اینکه پزشک خانواده ده سال طول میکشد و …بهانه هایی است برای نرفتن به ان سو والا طرح پزشک خانواده از سال ۷۵ اجرایش مطرح بوده که عملی نگردیده یعنی همانگونه که شرحش رفت عزمی برای اجرای سلامت محوری بخش سلامت نیست.آقای دکتر گل علیزاده هم یاد اور شده اند که”بعضی از دوستان در وزارت بهداشت نمی خواهند پزشک عمومی بازیگر اصلی نظام سلامت باشد”که این گفته کاملن صحیح است ولی با یک اصلاح کوچک در کلمه ی “بعضی”.چرا که انچه میبینیم از “بعضی” ساخته نیست و انها که نمیخواهند پزشک عمومی بازیگر اصلی نظام سلامت باشد اکنون دست مسلط را دارند واولین مانع این راه بندان (سلامت محور نشدن نظام سلامت) وجود چنین تفکری است .به هر حال حضور چنین تفکراتی ناچارا ما را به سمت مینیمالیسم در اصلاح نظام سلامت برده و گره ای از کار فرو بسته ی نظام سلامت ما نمی گشاید. انچه این دو عزیز گفته اند،زنگها را برای استمرار رنجوری و نارسایی در نظام سلامت به صدا در آورده است.آیا گوش شنوایی برای شنیدن این صدا ها وجود دارد؟