فرهنگ مراجعه به پزشک خانواده/ دکتر فرزاد فرقان
سلامتی مقدسترین ودیعهی ذات الهی به انسان است، بنابراین وظیفهی مسوولان سلامت جامعه بسیار سنگین است و لزوماً در تمامی مباحث و مجادلات و مجالس پزشکی باید ارتقای سلامت جامعه و همچنین ارتقای کرامت جامعهی پزشکی لحاظ شود.
اگر طرحی در حوزهی سلامت اجرا شود، سازوکار اجرای طرح باید طوری تنظیم گردد که هیچگونه آسیبی به حوزههای فوق وارد نشود و تمام ارکان نظام سلامت با طیب خاطر و اعتقاد و باورکامل آن را اجرا کنند.
طرح نسخهی ۰۲ پزشک خانواده شهری که با شتابزدگی در حال اجراست، با توجه به گستردگی و اینکه در تمامی مناسبات درمانی جامعه و پزشکان، جراحی بزرگی انجام میدهد، نیاز به بسترسازی در یک فرآیند چندساله دارد و مقدماتی را لازم دارد که اول از همه فرهنگسازی هم برای گیرندگان و هم ارایه دهندگان خدمت است.
لازم است مفهوم پزشک خانواده در جامعه تبیین شود، چون با اجرای اجباری این طرح در شرایطی که فرهنگ مراجعه به پزشکان عمومی وجود ندارد و تخصصگرایی در همهجا تبلیغ میشود، با ایجاد تنش در جامعه، پزشکان عمومی در سطح اول درمان با چالشهای فراوان ناشی از اجبار برای ارجاع بیمار به مراکز بالاتر مواجه خواهند شد.
از طرفی در این شرایط بهدلیل عدم پرداخت فرانشیز دارو و درمان، مراجعهی بیرویهی بیماران به مطبها زیاد شده و این سبب کاهش کیفیت درمان میشود.
همچنین همکاری همهجانبهی متخصصین و باور و اعتقاد کامل ایشان به جایگاه پزشک خانواده نیز مستلزم ارجگذاری بیشتر حاکمیت برای سطح اول درمان است.
طرح پزشک روستا که بهمدت ۷ سال در کشور اجرا شد، هیچ بازخورد رسمی و رسانهای در جامعه نداشت که به باور مردم در پذیرش طرح پزشک خانواده کمک کند. نسخهی ۰۱ پزشک خانوادهی شهری هم که در سه استان سیستان و بلوچستان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد اجرا شد، هیچ نشانهای از رضایتمندی منعکس نکرد.
اکثریت پزشکان عمومی طی سالهای طبابت خود تعداد زیادی بیمار دارند که تمامی خدمات درمانی خود را از طریق این پزشکان انجام میدهند و این میسر نشده مگر بهدلیل تلاش صادقانهی این پزشکان و ایجاد اعتماد و باور که در طول سالهای متمادی در این بیماران ایجاد شده است. پزشکان اذعان دارند که اگر بیماری فقط با یک پزشک در ارتباط باشد، سلامتیاش بیشتر تضمین میشود و هزینههای کنترل شدهتری دارد و در درازمدت اعتماد بیشتری به جامعهی پزشکی پیدا میکند.
ولی دریغ از اینکه تاکنون علاوه بر آموزشهای مختلف تخصصگرایی که از طریق رسانهها صورت گرفته، مسوولان سلامت کشور هم تلاشی در جهت ارتقای جایگاه پزشکان عمومی انجام داده باشند. بهطبع بخش کثیری از جامعه مستقیماً به مراکز تخصصی یا از این مطب به مطب دیگر مراجعه میکنند که در نتیجه ساماندهی و فرهنگسازی برای این بخش از جامعه بهسادگی میسر نیست.
هماکنون در شرایطی هستیم که بیماران در مراجعه به مطبهای تخصصی گاه با نوبتهای چندماهه مواجهاند، در حالی که مطبهای عمومی بیماران بسیار اندکی دارند. با اجرای بدون ساماندهی این فرهنگ، علاوه بر اینکه این مشکلات حل نمیشود، در سطح اول درمان با تنشهای فراوانی مواجه خواهیم بود که در نتیجه بیاعتمادی بیشتری را نسبت به مسوولان نظام سلامت و همچنین جامعهی پزشکی در پی خواهد داشت و بیماران از پزشکان عمومی فقط درخواست معرفی و ارجاع به مراکز تخصصی را خواهند داشت. اگر این اتفاق بیافتد، هم بار مراجعات تنشزا در مطبهای عمومی چندبرابر میشود و هم بخش زیادی از بیماران با وجود پرداخت حق بیمه ناگزیرند کلیهی خدمات خود را در مراکز درمانی دیگر با هزینههای آزاد برآورده کنند. در هر صورت، آسیب اصلی را مردم خواهند دید؛ نه بیمار راضی است و نه پزشک.
طرح پزشک خانواده باید با هدف افزایش کرامت پزشکان و لحاظ کردن نظریات کارشناسی انجمنهای صنفی، اعم از انجمنهای پزشکان عمومی و دیگر انجمنهای علمی- تخصصی و همچنین سازمان نظام پزشکی، طراحی شود. تنها در این صورت است که پزشکان عمومی که مجری اصلی طرح هستند، به اجرای هر چه بهتر طرح کمک خواهند کرد و در نتیجه سلامتی که ارزشمندترین ودیعهی ذات الهی است، در جامعه تضمین خواهد شد.
دکتر فرزاد فرقان
دبیر شورای هماهنگی نظام پزشکیهای استان گیلان
Email: farzadforghan@yahoo.com
به نقل از سایت ائتلاف فراگیر.
1 دیدگاه
مهدی میرزایی · مارس 21, 2013 در 11:16 ب.ظ
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییه………………………………………………