بیاعتمادی به طرحی که قرار است ما را نجات دهد/ آنسوی دیوار بیاعتمادی/ دکتر مهران قسمتیزاده
باز هم پزشک خانواده، باز هم تاکید بر محوریت پزشک خانواده و پزشک عمومی در نظام سلامت، اما اینبار در سازمان تامین اجتماعی… .
نگرانی، ناامنی، هراس…
مدتی است فضای آشفتهی نظام سلامت استان که آشفتگی آن انعکاسی از نابهسامانی نظام سلامت تمام کشور است، آشفتهتر شده است. جوی ملتهب در مجامع پزشکی استان حاکم شده است. اما این آشفتگی جدید، بیش از آنکه خود را در بطن جامعه نشان دهد، مجامع پزشکی استان را ملتهب کرده است. اضطراب، احساس ناامنی و هراس از آنچه در آینده رخ خواهد داد، در نظرات ابراز شدهی پزشکان عمومی در مجامع صنفی استان کاملاً خود را نشان میدهد. همه از بروز بحرانی در آیندهی نزدیک هراس دارند.
اما چرا؟ مگر چه شده است یا قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟
چرا پزشک عمومی که قرار است با مدیریت و محوریت خود نظام سلامت کشور را ار این آشفتگی نجات دهد، چنین آشفته شده است؟ آیا با حاکم شدن این فضای بحرانی و هراسانگیز قادر به انجام این امر خواهد بود؟
چه خبر شده است؟ سببساز این هراس و اضطراب چیست؟
دکتر شهدینژاد، مدیر درمان خوشسابقه و خوشصحبت سازمان تامین اجتماعی که همیشه برای ابتدا و انتهای صحبتهای خود شعری برای لطیف شدن فضا آماده دارد، این بار بهطور جدی و بهنمایندگی از سازمان خود اعلام کرده است بهزودی قصد دارد طرح جدید تامین اجتماعی را با عنوان «طرح نظام نوین ارایهی خدمات درمانی (پزشک خانواده)» در میان بیمهشدگان این سازمان و از طریق پزشکان طرف قرارداد در استان گیلان (بهعنوان اولین استان) بهاجرا گذارد. وی در مدت کوتاهی طرح سازمان را بهاطلاع مسوولان سیاسی و اداری استان رسانده و سپس در چند جلسهی پیاپی با پزشکان طرف قرارداد ضمن تشریح طرح، آنان را دعوت به همکاری و انعقاد قرارداد جدید کرده است.
مسوولان تامین اجتماعی در توضیحات خود این طرح را حافظ منافع پزشکان عمومی و ارتقا دهندهی جایگاه آنان در نظام سلامت معرفی کرده و افزودهاند که پزشکان نهتنها با شرکت در این طرح از نظر مالی متضرر نمیشوند، بلکه درآمدشان بهطور محسوسی افزایش خواهد یافت.
از سوی دیگر، سازمان تامین اجتماعی با حضور چندبارهی مدیر عامل سازمان در استان، برگزاری نشستهای مختلف و ارسال پیاپی پیامکهای تحریک کننده به پزشکان طرف قرارداد، نشان داده که عزم خود را برای اجرای این طرح جزم کرده است. پس باید انتظار داشت که سحر نزدیک باشد و آیندهای روشنی که مسوولان تامین اجتماعی نوید دادهاند در راه.
پس این هراس و اضطراب برای چیست؟ چرا ما که قرار است با اجرای این طرح بیشترین سود عایدمان شود اینگونه آشفته شدهایم؟ شاید یکی از دلایل این هراس، اضطرابی است که این شتاب در اجرا به جامعه تزریق میکند؛ شتابی که شاید نشانهی ناهماهنگی مسوولان سازمان با سایر تصمیمسازان و تصمیمگیران نظام سلامت کشور باشد؛ شتابی که شاید نشانهای باشد از اینکه این طرح هنوز برای اجرا بهمیزان لازم پخته نشده است! (این طرح در هیچ نقطهای از کشور پایلوت نشده است.) صحت این نتیجهگیری وقتی خود را نشان میدهد که بهیاد آوریم که نظام سلامت کشور ما هنوز زخمخوردهی اقدامی شتابآمیز در گذشته است که وزیری، چند مانده به پایان وزارتش، طرحی مترقی اما ناپخته بههمین نام را قربانی ثبت افتخار انجام آن به نام خود کرد.
اما مسلماً مهمترین دلیل این هراس و اضطراب را باید در بیاعتمادی جامعهی پزشکان عمومی به وعدههای مسوولان مختلف نظام سلامت در کشور جستجو کرد؛ وعدههایی که در ابتدای اجرای طرحهای رنگارنگ در شعار و کلیات بسیار زیبا و فریبنده بودند ولی در اجزا و اجرا منجر به اصلاح نشدند بلکه بر آشفتگی نظام سلامت افزودند و نهتنها پزشک عمومی را از جایگاه واقعی خود دورتر ساختند بلکه حتی آنچه را طی سالها و در اثر تلاش و کسب اعتبار در جامعه و بدون کمک مسوولان مهیا کرده بود، مورد تهدید قرار دادند.
پس منطقی است وقتی سازمانی که طی این سالها خود نیز در این آشفتهبازار نقش داشته است مدعی اجرای طرحی جدید شود، ما را هراسان کند؛ بهویژه اگر بهیاد آوریم که این سازمان بیمهگر چون سایر بیمهگران دولتی و نیمهدولتی در پرداخت بدهیهای خود که قانون بهصراحت به پرداخت بهموقع آن اصرار دارد بههر دلیل تعلل میکند!۱
گزینههای روی میز
اما بالاخره در این آشفتهبازار کلید اجرای این طرح خورده است و ما مضطرب و هراسان شدهایم. حالا چه باید بکنیم؟
آیا باید در همین هراس بمانیم و امید داشته باشیم که مسوولان نظام سلامت اینبار برخلاف گذشته تصمیمی خردمندانه برای ما بگیرند؟
یا همانگونه که مسوولان تامین اجتماعی با پیامکهای پیاپی خود قصد القای آن را دارند، از ترس عقب ماندن از قافله بهسرعت قرارداد ببندیم و خیال همه را راحت کنیم؟
یا شاید فریاد کنیم و انتظار داشته باشیم فریاد ما را بشنوند و سایر تصمیمگیران نظام سلامت و در راس آنها وزارت بهداشت (متولی قانونی این نظام) بهفریاد ما برسند؟
اما بهنظر میرسد پیش از هر گونه تصمیم لازم باشد کمی تعقل کنیم. بهنظر من، توجه به چند نکتهی زیر این تصمیمگیری را معقولانهتر خواهد کرد:
۱. بهیاد داشته باشیم که طرح پزشک خانواده بهنظر اکثر صاحبنظران و متفکران اصلاحات در نظام سلامت و همچنین سازمان بهداشت جهانی بهعنوان راهکار اساسی در اصلاح این نظام و بهرهمندی مردم از خدمات آن معرفی شده است؛ طرحی که به محوریت پزشک عمومی تعلیم دیده اجرا میشود و درآمد مکفی نیز برای وی بهارمغان میآورد.
۲. از نظر قانونی (برنامههای چهارم و پنجم توسعه) اصلاح نظام سلامت در کشور ما نیز باید با پیادهسازی طرح ارجاع و پزشک خانواده انجام گیرد و بههرحال در آیندهی نزدیک یکی از قرائتهای این طرح در کشور اجرا خواهد شد.
۳. قرائت وزارت بهداشت از طرح ارجاع و پزشک خانواده را بهیاد آوریم و وضعیت نابهسامانی را که آن قرائت برای مردم و پزشکان این کشور بهارمغان آورد؛ طرحی که از اجرای آن نه مردم راضی هستند و نه پزشکان و نه حتی مسوولان و مجریان آن (تا کنون هیچ وزیر بهداشتی جرات نکرده بهصراحت و بهطور کامل از این طرح دفاع کند و حتی یکی از آنها ۷۵ اشکال بر آن گرفته است). به این نکته مخصوصاً دوستانی باید توجه کنند که برای جلوگیری از اجرای طرح تامین اجتماعی به وزارت بهداشت متوسل شدهاند؛ نهادی که طرحی بهمراتب بدتر در آستین دارد و برای اجرای آن هرگز از پزشکان نظرخواهی نکرده و هرگز حاضر به مذاکره در مورد آن نشده است.
۴. طرح کنونی سازمان تامین اجتماعی افزون بر شتابزدگی در اجرا، با وجود برتریهای آشکاری که بر طرح وزارت بهداشت دارد، در اجزای خود اشکالاتی دارد که هم در بیانیهی شورای هماهنگی بدان اشاره شده و هم در نامهای خطاب به دکتر حافظی، مدیر عامل تامین اجتماعی، مورد تاکید قرار گرفته است و همانگونه که شورای هماهنگی انجمنهای پزشکان عمومی گیلان بدان تاکید ورزیده، فقط در صورت اصلاحات پیشنهادی و بازخوانی کارشناسانهتر میتواند به اصلاح نظام سلامت منجر شود.
با توجه به نکات ذکر شده، بهنظر میرسد برای تصمیمگیری در مورد انعقاد قرارداد یا تحریم آن هنوز زود باشد. علاوه بر آن بهنظر میرسد که راه دیگری نیز وجود داشته باشد: راه مذاکره با مسوولین سازمان؛ راهی که خوشبختانه هنوز گشوده است؛ راهی که دکتر حافظی و مدیران تامین اجتماعی در نشست عمومی با پزشکان استان گیلان وعدهی آن را دادند و اینک مذاکرات نمایندگان شورای هماهنگی انجمنهای پزشکان عمومی استان با سازمان تامین اجتماعی آغاز شده است.
شتاب ممنوع!
و در پایان اینکه همکاران پزشک عمومی بدانند نمایندگانشان در این مذاکره نه سادهانگارانه بر این باورند که چون به گفتوگو فراخوانده شدهاند پس حتماً حرف خود را بهکرسی خواهند نشاند، نه از آغاز بدبینانه به حاصل کار مینگرند. از اینرو از همکاران خود انتظار دارند که خارج از فضای احساسی و ناامن بهوجود آمده، برای تصمیمگیری در مورد انعقاد قرارداد عجله نکنند و منتظر اعلام نتیجهی مذاکرات از سوی نمایندگان خود باشند.
همچنین از مسوولان تامین اجتماعی نیز انتظار میرود که با اتخاذ روشهای مختلف، فضای موجود را ملتهبتر نسازند، چون مسلماً در بستر چنین فضایی نمیتوان طرحی را اجرا کرد که جراحی سرطان آشفتگی نظام سلامت را ادعا دارد.
۱٫ بنا بر مادهی ۹۲ قانون بودجهی سال ۹۰، سازمانهای بیمهگر موظفاند ۶۰ درصد صورتحسابهای موسسات درمانی را حداکثر طی ۲ هفته و بقیه را تا ۳ ماه پس از تحویل اسناد پرداخت کنند.
دکتر مهران قسمتیزاده
رییس شورای هماهنگی انجمنهای پزشکان عمومی گیلان
نشانی: سیاهکل، درمانگاه حافظ، تلفن: ۳۲۲۴۲۰۰-۰۱۴۲
Email: mg2251343@yahoo.com
0 دیدگاه