خوب است ولی بد اجرا میشود!/ دکتر مسعود جوزی
۱٫ وقتی یکی از دوستان زنگ زد که «صفحات آخر این شماره از نشریهی سراسری نظام پزشکی را دیدهای؟» و بعد توضیح داد که معاونت اشتغال سازمان پنج صفحه از نشریه را به فراخوان وزارت بهداشت برای استخدام پزشکان عمومی بهعنوان «پزشک خانواده» اختصاص داده است، تعجب نکردم. سال گذشته هم در نشست «شورای هماهنگی انجمن پزشکان عمومی» از یک همکار مازندرانی شنیده بودم نظام پزشکی آن استان از پزشکان عمومی برای اشتغال در «طرح معین» تامین اجتماعی ثبتنام میکند! اما اشکال کار در کجاست؟
۲٫ سازمان نظام پزشکی، بهعنوان بزرگترین نهاد صنفی جامعهی پزشکی و بزرگترین سازمان نظام صنفی کشور، طبق قانون مصوب سال ۱۳۸۳ خود، وظایف و اختیاراتی دارد که یکی از مهمترین آنها در بند «الف» از مادهی ۳ قانون «اظهار نظر مشورتی در تهیه و تدوین لوایح، طرحها، تصویبنامهها و آییننامههای مرتبط با امور پزشکی» است. واژهی «مشورتی» در این بند بر «غیرالزامآور» بودن نظر سازمان در این موارد دلالت دارد، ولی جالب است که در همین حد نیز در پنج سال گذشته نه مسوولان دولتی نظری از سازمان خواستهاند و نه اعتراض سازمان به این بیاعتنایی از گلایههای مقطعی فراتر رفته است. گویی متولیان بخش خصوصی پزشکی کشور بهتدریج به این باور رسیدهاند که: «صلاح مملکت خویش خسروان دانند!»
۳٫ نزدیک پنج سال از آغاز طرح «بیمهی روستاییان و عشایر کشور» میگذرد. در این مدت طرح فوق را فعالان مستقل صنفی از دیدگاههای گوناگونی بررسی کردهاند ولی هنوز نکات ناگفتهی زیادی در اینباره وجود دارد که یکی از مهمترین آنان نوع برخورد سازمان نظام پزشکی با این طرح و مبحث گستردهتری با عنوان «نظام ارجاع» یا «پزشک خانواده» است. اگر کل موضعگیریهای رسمی مسوولان رده بالای سازمان در مورد این طرح را بخواهیم در یک جمله خلاصه کنیم، به این کلام آشنا برمیخوریم که در این مدت از زبان تکتک آنان شنیدهایم: «طرح خوبی است ولی بد اجرا میشود!» ولی تا بهحال یکی از این بزرگان نیامده است بگوید چرا بد اجرا میشود، کجایش بد اجرا میشود، اصلاً بد چیست، خوب کدام است، و چهکار باید کرد تا این «طرح خوب» خوب هم اجرا شود.
۴٫ سازمان ما بدنهی کارشناسی ندارد. البته برخی کارشناسان واقعاً آگاه به مسایل صنفی در شورایعالی حضور دارند- همچنانکه چنین کارشناسانی در هیات مدیرههای سطح کشور یا انجمنهای علمی نیز کم نیستند- اما این نیروها در قالب تیمهای کارشناسی سازماندهی نشدهاند. حتی تصور اینکه اعضای غالباً چندشغلهی شورایعالی که ماهی یک بار از شهرستانهای دور و نزدیک دور هم جمع میشوند، بتوانند کار کارشناسی سازمان یافتهای روی یک معضل مشخص صنفی سامان دهند، دور از انتظار است؛ چه رسد به اعضای دورتری که دسترسی مستقیمی نیز به مرکز تصمیمگیری سازمان ندارند. سازمانی با گستردگی و امکانات نظام پزشکی میتواند و باید که تیمهای کارشناسی حرفهای داشته باشد، وگرنه همین است که نهایت اظهار نظر کارشناسی مسوولان آن از حد احکام کلی فراتر نمیرود: «خوب است ولی بد اجرا میشود!»
۵٫ نمیخواهم در هر سرمقاله بهطور مستقیم به رییس کل سازمان بپردازم و بهنوعی حساسیت شخصی ایشان را برانگیزم. ولی در این مورد خاص نقش دکتر شهابالدین صدر واقعاً تعیینکننده است. وی اولین رییس کلی است که همزمان ریاست کمیسیون بهداشت مجلس را نیز برعهده دارد و تصدی دو جایگاه مهم صنفی و قانونگذاری، همانقدر که اختیارات فوقالعادهای را در اختیار او قرار میدهد، بر بار مسوولیتش نیز میافزاید. ریاست کمیسیون بهداشت جایگاهی بیشتر کارشناسی است تا سیاسی- برخلاف نایب رییسی مجلس که دکتر صدر نامزدش بود اما به آن نرسید- و این جایگاه میطلبد که او در ارتقای نظام سلامت کشور اهتمام بیشتری از خود نشان دهد؛ بهویژه که توان کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس را نیز در راه تصویب قوانینی کارآمدتر در کنار خود دارد.
۶٫ من عیبی در همکاری سازمان با وزارت بهداشت نمیبینم. برعکس، معتقدم نظام پزشکی باید با پرهیز از سیاسیکاری، با هر دولتی بهترین رابطهی کاری را داشته باشد تا بیشترین منافع این رابطهی مطلوب و منطقی به اعضای سازمان برسد. ولی مشورت «در تهیه و تدوین لوایح، طرحها و…» کجا و ایفای نقش بنگاه کاریابی برای طرحی که با همین «بد اجرا شدن» هزاران پزشک عمومی را به بیکاری و ورشکستگی کشانده است کجا. (این «هزاران» که میگویم همینطور فلهای و کترهای است چون در مورد تاثیرات این طرح بر معیشت پزشکان عمومی نیز تا کنون هیچ کار پژوهشی و کارشناسی انجام نشده است!)
به نقل از: «پزشکان گیل»، ش ۷۵
0 دیدگاه