زندگی در اردوگاه کار اجباری/ دکتر حمید خواهشی
حدود ۱۶-۱۵ سال قبل یکی از دوستان پزشکم گفته بود چه خوب میشد بهجای ۵۰ بیمار در روز با تعرفهی ۲۰۰ تومان، روزی ۱۰ بیمار میداشتیم با تعرفهی ۱۰۰۰ تومان. اما این حرف آن روز آن همکار الان کاربرد ندارد. حدود ۳۰-۲۰ سال قبل پزشکان عمومی بهطور متوسط روزی ۱۰۰ بیمار داشتند. خود من در سال ۱۳۷۰ در اولین روز طبابتم در یک مطب مشترک در شهر کوچک فاروج در شیفت عصر ۵۴ بیمار دیدم و آخر شب ۲۲۵۰ تومان از صندوق برداشت کردم. آن زمان ویزیت آزاد پزشک عمومی ۵۰۰ ریال و بیمه ۱۰۰ ریال بود. کرایهی مطب با شیفت صبح جمعاً ماهی هزار تومان بود.
طی ۱۸ سال نرخ ویزیت همراه با سایر هزینههای زندگی تقریباً ۱۰۰ برابر شده است اما با یک تفاوت اساسی و آن اینکه تعداد بیماران طی این مدت سیر نزولی داشته است. اگر تعداد بیماران ثابت میماند، با توجه به رشد تورم شاید توازن بین هزینههای مطب و زندگی با درآمد ما برقرار میشد. اما اینطور نیست.
طی این مدت تعداد پزشکان چندین برابر شده و تعداد درمانگاههای دولتی و سایر سازمانها بهعنوان رقیب با نرخ پایینتر نیز دهها برابر شده است. داروخانهها هم دیگر مثل سابق کار نمیکنند و بدون نسخهی پزشک خیلی از داروها را به مشتری میفروشند. اکثر مردم نیز به خوددرمانی عادت کردهاند. خستگی زندگی و فقر بقیهی مردم را که هنوز به پزشکان اعتماد دارند از مراجعهی زودهنگام به مطبها بازداشته و دیرتر مراجعه میکنند. اعتماد به پزشکان، بهخصوص پزشکان عمومی، کمتر شده است. تخصصگرایی مثل بقیهی مسایل اجتماعی به شکل کاذب و بهصورت چشم و همچشمی وسیلهای شده است برای پز دادن اقشاری از مردم و در نتیجه با یک بیماری ساده به متخصص مراجعه میکنند نه پزشک عمومی. سختی کار، خمودگی و افسردگی در درصد زیادی از پزشکان (بهخصوص عمومیها) اعتماد بهنفسشان را کاهش داده است.
عدهای در این میان تغییر شغل میدهند، عدهای چندشغله شدهاند و بالاخره عدهای داروندارشان را میفروشند و فرار را به ماندن در اینجا ترجیح میدهند. دولتمردان هم بهجای تقویت بخش خصوصی، فقط به فکر بخش دولتی هستند. برداشتشان از اصل ۴۴ قانون اساسی اشتباه است و بهجای کوچکتر کردن دولت که راهش فقط تقویت بخش خصوصی است، دارند این بخش را نابود میکنند. گویی برداشتشان از اصل ۴۴ قانون اساسی فقط منحصر شده است به واگذاری سهام شرکتها و بانکها به بخش خصوصی.
این سیکل معیوب تا کی میتواند ادامه داشته باشد؟ چه باید کرد؟ فرق کار و زندگی در این شرایط با کار در ارودگاه کار اجباری در چیست؟ آیا نسل ما محکوم به زندگی در هر شرایطی است؟ یا میشود و میتوان با کمک همدیگر و عقل و تدبیر شرایط را برای بهتر زندگی کردن تغییر داد؟
دکتر حمید خواهشی
نشانی: رشت، میدان جانبازان، مطب پزشکی دی، تلفن: ۸۸۵۱۳۷۰
بهنقل از «پزشکان گیل»، ش ۷۱، شهریور ۸۸
0 دیدگاه