پینوکیو و امتحان دستیاری!/ دکتر اسفندیار نوروزی

منتشرشده توسط rashtgps در تاریخ

004– پینوکیو! پینوکیو!
صدای پدر ژپتو بود.
– بیا غذا آماده‌س پسرم!
ولی پینوکیو میلی به غذا نداشت. پتو رو کشید رو سرش و به فکر فرو رفت…
دلش واسه پدر پیرش می‌سوخت. با چه زحمتی اونو درست کرده بود. بیچاره امید داشت تا وقت پیری، پسرش عصای دستش باشه.
هیچ‌جا استخدامش نمی‌کردن. همه پست‌ها مال پسر واقعیا بود.
– فعلاً کاری واسه تو نداریم پینوکیو! اولویت با پسرای واقعیه.
حرفای رییس اداره‌ی کار مث یه پتکی بود که تو سر پسر بیچاره می‌کوبیدن.
با چه زحمتی تونست تو یه کارگاه کار بگیره. واسه کار از ۸ شب تا ۸ صبح ۳ تا سکه‌ی مسی بهش می‌دادن ولی تو شیفت صبح که یه پسر واقعی کار می‌کرد ۵۰ تا سکه‌ی طلا می‌گرفت.
پس از چند ماه کار پس‌اندازش ۸۵ تا سکه‌ی مسی بود که آن را هم روباه مکار و گربه نره از چنگش درآوردن.
– اگه سکه‌هاتو توی زمین شرکت ما بکاری، درخت سکه درمیاد! اون وقت می‌تونی از یه سکه ۱۰۰ تا سکه برداشت کنی!
پینوکیو از رو تخت بلند شد و رفت کنار پنجره…
آهی از ته دل کشید و به دوردست خیره شد.
– نه! این‌طوری نمی‌شه، باید برم پیش فرشته‌ی مهربون. باید ازش درخواست کنم منو به یه پسر واقعی تبدیل کنه.
یادش اومد که چطور حرف فرشته‌ی مهربون رو گوش نکرد و کارشو تو کارگاه ول کرد رفت به شهر بازی‌ها. روزای اول همه‌چیز خوب بود. ولی وقتی یه روز گوشاشو تو آینه دید…
– باید برم! از فرشته‌ی مهربون خواهش می‌کنم. التماس می‌کنم تا منو واقعی کنه.
پینوکیو کلاهش رو سرش کرد و از خونه زد بیرون.
با عجله دوید به سمت جنگل… چه همهمه‌ای بود! هر چه آدمک چوبی بود همه تو حیاط بودن. پینوکیو بدون توجه به اطراف خودش رو رسوند به در و تق… تق… تق…
– چیه پینوکیو؟ چی می‌خوای؟
هر چند صدای فرشته‌ی مهربون، مهربونی سابق رو نداشت ولی پینوکیو با شور و شوق گفت:
– فرشته‌ی مهربون! خواهش می‌کنم مرا به یه پسر واقعی تبدیل کن.
فرشته‌ی مهربون لبخندی زد و گفت:
– پینوکیوی عزیز! اینا رو که می‌بینی همه همین درخواست رو دارن. من سالی یک نفر رو بیشتر نمی‌تونم واقعی کنم. تو هم اگه می‌خوای واقعی بشی برو مث بقیه هفته‌ی دیگه بیا تو امتحان شرکت کن.
فرشته‌ی مهربون این رو گفت و در را بست.
پینوکیو تاریخ امتحان و لیست رفرانس‌ها رو که پشت در نصب بود یادداشت کرد و با هزار امید و آرزو دوید به سمت خونه تا خودشو واسه امتحان آماده کنه.
– آهای پینوکیو! می‌خوای تو امتحان شرکت کنی؟
صدای گربه نره بود.
– اگه ۱۰ تا سکه بدی سوالات امتحان رو بهت می‌فروشم!
ولی پینوکیو بدون توجه به راهش ادامه داد. آخه اون دیگه به گربه نره اعتماد نداشت. تازه اگر هم می‌تونست اعتماد کنه دیگه پولی نداشت تا واسه خرید سوالات هزینه کنه!

طرح از: علی‌رضا ترکیبی
طرح از: علی‌رضا ترکیبی

پدر ژپتو پیپ‌شو گذاشت رو میز و به پینوکیو که رو کتاب خوابش برده بود خیره شد.
– امیدوارم فردا به آرزوش برسه.
و اما پینوکیو خواب می‌دید. خواب روزی رو که یه پسر واقعی شده بود.

پزشکان گیل: نویسنده‌ی این داستان اخیراً در آزمون دستیاری رشته‌ی قلب دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته شده است. «پسر واقعی» شدنش را صمیمانه تبریک می‌گوییم.

به‌نقل از «پزشکان گیل»، ش ۶۸، خرداد ۸۸


9 دیدگاه

دکتر بهمن مشفقی-پزشک عمومی. · جولای 4, 2009 در 6:54 ب.ظ

ما هم ضمن عرض تبریک.ارزو میکنیم.پس ازپایان تخصص.همچنان مزه ی پسرواقعی به کام شان شیرین باشد.

سونیا معصومی · جولای 6, 2009 در 11:48 ب.ظ

امیدوارم بعد از اتمام تحصیلتون گول گربه نره هاوروباه های مکار را نخورید ویک پزشک واقعی باقی بمانید

ahmad · جولای 18, 2009 در 1:57 ب.ظ

خدا لعنت کنه اوناییکه ما پزشکان را به این روز انداختن.دود این وضع تو چشم همه خواهد رفت.

arash · سپتامبر 13, 2009 در 1:33 ب.ظ

ضمن تبریک به این همکار عزیز که واقعا کار بزرگی انجام داده که البته اگه بدون سهمیه انجام داده!!

    یه دوست · می 26, 2012 در 7:28 ب.ظ

    بله بدون سهمیه بوده

یه دوست · جولای 3, 2010 در 9:34 ب.ظ

آقای دکتر حالا که یه پسر واقعی شدی باید کم کم یه آستینی بالا بزنی ها!
منتظر پسر کاکل زری واقعیت هستیم!!!

يك پزشك · سپتامبر 3, 2010 در 9:14 ب.ظ

نویسنده پینوکیو کارلو کلودی، پینوکیو را سمبول تمام ادمها و رسیدنشان به کمال انسانیت را پسر واقعی شدن نامید.وجه تشبیه این داستان با پینوکیو اصلا درست نیست. مهم این نیست کسی فقط به خاطر پدر ژپتو تو امتحان دستیاری قبول شه. امیدوارم تمام پزشکان تنها هدفشان پسر واقعی شدن از طریق کمک به همنوعشان باشد

اسفندیار · آگوست 27, 2012 در 11:43 ق.ظ

احتیاجی به پاسخ نبود دوست عزیز!

shirin ab · اکتبر 9, 2015 در 3:18 ق.ظ

بسیار بسیار عالی بود ،، داستان آموزنده و ابتکاری نو ،، پر از معنی

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.