یک چرای بزرگ!/ دکتر مسعود جوزی
وقتی قرار شد یادداشتی دربارهی ارزیابی نظام سلامت در یک سال گذشته بنویسم، اول سعی کردم یک لحظه چشمم را ببندم و روی این موضوع تمرکز کنم. واقعاً همین یک لحظه هم کافی بود. اوضاع نظام سلامت در سال ۹۱ برای من شبیه یک «چرا»ی بزرگ است؛ «چرا»یی که حاصل ترکیب دهها «چرا»ی کوچکتر است؛ «چرا»یی که با همهی عقل و درایتی که در خود سراغ دارم، نمیتوانم به پاسخش حتی نزدیک هم بشوم!ولی پیش از شروع بحث همینجا روشن کنم که «نظام سلامت» نه فقط یک ترکیب دهان پرکن در کلام، که در عالم واقع هم یک میدان گل و گشاد است که به میدانچههای گوناگون مرتبط با هم تقسیم میشود. من که مانند برخی همکاران عزیز در کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی یا مدیران محترم وزارت بهداشت، در تمامی بخشهای آن صاحبنظر نیستم؛ پس حوزهی اظهارنظر خود را به دو میدانچهی مشخص تقسیم میکنم: «پزشک خانواده» و «مشارکت جامعهی پزشکی در تعیین سرنوشت خود».
۱٫ پزشک خانواده
اتفاقات امسال در این زمینه ادامهی بی کم و کاست یک روند ۸-۷ ساله بود که از ماههای آخر وزارت دکتر پزشکیان با اجرای ضربتی طرح «بیمهی روستاییان و عشایر» در قالب پزشک خانواده و نظام ارجاع آغاز شد و اگرچه روی کاغذ گسترش کمّی یافت و از روستاها به شهرهای زیر ۲۰ هزار و زیر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت و سرانجام با نسخهی ۰۲ در چند استان به شهرهای بزرگ (حتی محلاتی از تهران) رسید، اما اجرای آن از نظر کیفی چنان سطحی، غیر«مهندسیساز» و بدون زیرسازیهای لازم بود که تابهحال پژوهشی در مورد ارتقای شاخصهای سلامتی یا حتی دستاوردهای اقتصادی آن (کاهش هزینههای غیرضروری نظام سلامت) انجام نشده یا در صورت انجام، منتشر نشده است.
این ناکامی البته دلایل مختلفی دارد: از موانع فرهنگی تا عدم تامین مالی و سوءمدیریتهای معمول و… اما یک نقطهی مشترک در دورهی تصدی سه وزیر متولی این طرح، رویکرد «نمایشی» و «ضربالاجلی» آن است.۱ سناریویی تکراری: یک مهلت ۶ ماهه و بعد نشست پشت نشست، مصاحبه پشت مصاحبه، رونمایی پشت رونمایی؛ انگار دنیا همهی کارش را زمین گذاشته است تا ببیند ما چطور در یک بازهی زمانی محدود نظام سنتی طبابت خود را به نظام مدرن پزشک خانواده متحول میکنیم. نتیجه اینکه طرحی که باید یک بار برای همیشه و البته بهطور بنیادین نظام سلامت ما را زیر و رو کند، در سه دولت بازیچهی دست مدیرانی شده است که گویی رگ خواب سیاستمداران بالادست خود را بهدست آوردهاند؛ آراستن دکوری مجلل و چشمنواز که قرار است پس از شب اجرا به اشارهی دستی فروبریزد. جالب اینکه این «نمایشی» بودن بهطور عمودی تا پایینترین سطوح اجرایی طرح هم سرایت کرده است. چند روز پیش یکی از دوستانم را دیدم که بهعنوان پزشک خانوادهی روستایی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حقوق میگیرد. تعریف میکرد پس از چند سال چنان بهخوبی «سمبلکاری» در قبال این حقوق ناچیز را آموخته است که هر بار مسوولان پایش از دیدن بیلان کاریاش به تعجب میافتند: «میگویند تو واقعاً طی این یک ماه همهی این کارها را کردهای؛ میگویم مگر نمیبینید همه را تیک زدهام!»
چرا؟ چرا؟ چرا باید سلامت مردم و منابع ملی در سودای نمایشهای عوامفریبانه به سخره گرفته شود؟ چرا باید منافع راهبردی ملتی در پای منافع زودگذر عدهای قربانی شود؟ چرا باید انتقادات و نظرات کارشناسی فعالان صنفی آنقدر ناشنیده گرفته شود تا وزیر بعدی بیاید و آن انتقادات را تکرار کند؟چرا؟
۲٫ مشارکت جامعهی پزشکی در تعیین سرنوشت خود
در سال گذشته دو انتخابات مهم انجمن پزشکان عمومی و نظام پزشکی برگزار شد. در شرایط عادی شاید هیچ یک از این دو انتخابات نباید چندان «مهم» تلقی میشد. انجمن پزشکان عمومی یک انجمن علمی- صنفی است بدون هیچ اختیارات اجرایی (همانند دهها انجمن مشابه زیر نظر کمیسیون انجمنهای وزارت بهداشت) که تنها قدرت آن در دریافت و جمعبندی آرا و نظرات اعضای خود و ارایهی آن به ارباب قدرت و صاحبان اختیارات تقنینی و اجرایی است. نظام پزشکی هم (بهویژه پس از واسپاری حق تعیین تعرفه) یک سازمان نظام صنفی است با مسوولیتها و اختیاراتی محدود همانند چندین و چند سازمان مشابه.
اما آنچه در عمل به این دو انتخابات اهمیت (حتی در سطح ملی) داد، اتفاقاتی بود که پس از اولی و پیش از دومی رخ داد. در انتخابات انجمن پزشکان عمومی که همیشه با کمتر از ۱۰۰ عضو انجام میشد، برای اولین بار بیش از ۱۱۰۰ پزشک حتی از دورترین شهرستانهای کشور شرکت کردند و هیات مدیرهای با حضور نمایندگانی از ۸ استان برگزیدند. پاسخ این مشارکت و همدلی اما چه بود؟ تعلل ۸-۷ ماه در اعلام نتیجهی انتخابات (به بهانهی شکایت یکی از نامزدها به «نهادهای دیگر») و سرانجام رد صلاحیت یکی از نامزدهای پیروز پس از انتخابات!۲ در مورد دوم اما «سیاسینمایی» یک انتخابان صنفی و در پی آن سختگیری در احراز صلاحیت نامزدها پیش از انتخابات آغاز شد؛ چنانکه گاه تصور میشد در انتخابات نظام پزشکی قرار است بهجای اعضای هیات مدیرهی شهرستانها، رییسجمهور آیندهی کشور برگزیده شود! نتیجه اینکه «فعالیت صنفی» که بهمعنی «مشارکت جامعهی پزشکی در تعیین سرنوشت خود» باید مورد تشویق قرار گیرد، طی چند ماه چنان «هزینهبر» و «عارضهمند» شده است که مسلماً در آینده اثرات ناگوار خود را در کاهش توانمندی مجامع صنفی پزشکی۳ و در نتیجه افزایش شکاف بین جامعهی پزشکی و مسوولان نشان خواهد داد.
چرا؟
آن «چرا»ی اول که گفتم، «شهودی» و واقعاً حاصل یک لحظه مکاشفه بود! اما در طول نوشتن این یادداشت کوشیدم بدون توجه به پیشفرض احساسی اولیه، بیشتر از اندیشهام کمک بگیرم اما: اندر دل من هزار خورشید بتافت/ آخر به کمال «این چرا» راه نیافت!
چرا؟ واقعاً چرا؟ چرا همه چیز اینقدر سطحی و نمایشی شده است؟ چرا آفت سیاستزدگی به جان هر چیز افتاده است؟ چرا مسوولیتپذیری و اصول علمی مدیریت فراموش شده است؟ چرا هیچکس جلوتر از نوک دماغش را نمیبیند؟ چرا کسی نمیخواهد از ظرفیتهای جامعهی پزشکی برای حل معضلات نظام سلامت استفاده کند؟ چرا کسی پاسخگو نیست؟ چرا؟
۱٫ تصور میکنم برای قضاوت در مورد عملکرد دکتر طریقت هنوز زود است، اگرچه سوابق کارشناسی او سبب شده است دستکم اظهارنظرهایش مسوولانهتر و پختهتر بهنظر برسد.
۲٫ این اتفاق متاسفانه دربارهی انتخابات انجمن دندانپزشکی ایران نیز با تغییراتی اندک تکرار شد.
۳٫ من بالشخصه تصور نمیکنم در دیدگاهها و عملکرد صنفی بین دکتر زالی، دکتر نوربخش و دکتر کامیابی (بهعنوان سه کارشناس درجه اول نظام سلامت کشور) تضاد یا حتی تفاوت معنیداری وجود داشته باشد. وقتی ما اولی را تایید و دو تای دیگر را رد میکنیم، با دست خودمان توانمندی و کارآمدی این مجموعه را به یکسوم کاهش دادهایم.
دکتر مسعود جوزی
دبیر انجمن پزشکان عمومی رشت
Email: masoud_jowzi@yahoo.com
بهنقل از: هفتهنامهی سپید
2 دیدگاه
دکتربهمن مشفقی · آوریل 21, 2013 در 3:49 ب.ظ
دوست عزیز! شما با این همه چراهای بی پاسخی که در طول سالها و بخصوص سالهای جاری مواجه بودید وهمچنان هستید وخواهید بود، واقعا علت اینکه :” منافع راهبرد ملی ” درپای ” منافع زود گذرعده ای قربانی می شود ” را نمی دانید؟! تاسف من این است که به ” نمایش های عوام فریبانه! اشاره کردید! غافل از اینکه ” الیت ” های ما با ” فریب ” آسانتر از ” عوام ” کنار آمدند و” الیت فریبی” وسیله ی ” الیت ها” به خوبی جا افتاده است. ” الیت ” ما آنچنان فریب خورده است که فکر می کندکسی به این حرف ها وصد ها نظیر این حرف ها، گوش وعمل خواهدکرد!الیت ما هنوز به این می اندیشم که اگر x,y تائید می شدند، مشکل نظام سلامت و نمایش های عوام فریب حل می شد! شما واقعا از کسانی که به قول شما بیش از نوک بینی شان را نمی توانند ببینندانتظار بهبود نطام سلامت را دارید؟
دکتر بهمن مشفقی · آوریل 21, 2013 در 4:44 ب.ظ
دوست عزیز! شما با این همه چراهای بی پاسخی که در طول سالها و بخصوص سالهای جاری مواجه بودید وهمچنان هستید وخواهید بود، واقعا علت اینکه :” منافع راهبرد ملی ” درپای ” منافع زود گذرعده ای قربانی می شود ” را نمی دانید؟! تاسف من این است که به ” نمایش های عوام فریبانه! اشاره کردید! غافل از اینکه ” الیت ” های ما با ” فریب ” آسانتر از ” عوام ” کنار آمدند و” الیت فریبی” وسیله ی ” الیت ها” به خوبی جا افتاده است. ” الیت ” ما آنچنان فریب خورده است که فکر می کندکسی به این حرف ها وصد ها نظیر این حرف ها، گوش وعمل خواهدکرد!الیت ما هنوز به این می اندیشم که اگر x,y تائید می شدند، مشکل نظام سلامت و نمایش های عوام فریب حل می شد! شما واقعا از کسانی که به قول شما بیش از نوک بینی شان را نمی توانند ببینندانتظار بهبود نطام سلامت را دارید؟
پاسخ دادن