تلکه

منتشرشده توسط rashtgps در تاریخ

دکتر محمد محزون

آن موقع ۵۰۰ هزار تومان، پول کمی نبود. همین‌قدر بدانید یک آپارتمان دوخوابه را با ۵-۴ میلیون تومان می‌شد خرید. تازه سربازی‌ام تمام شده بود و طرح افتاده بودم شبکه‌ی فومن با حقوق ماهی ۳۲ هزار و ۷۵۰ تومان. دنبال یک خانه‌ی اجاره‌ای می‌گشتم. ۵۰۰ تومان پول پیش داشتم. از این بنگاه به آن بنگاه تا رسیدم خیابان مطهری روبه‌روی حلیم محمود، یک بنگاهی بود. رفتم تو و سلام و علیک، شما چه کاره‌اید؟ پزشک هستم. به به! بفرمایید آقای دکتر، خب چقدر پیش دارید؟ ۵۰۰ تومان.

نگاهی به من کرد و گفت: «برو بیرون. ما از این گداخانه‌ها نداریم!» و مشغول کار خودش شد. نفهمیدم چه‌جوری آمدم بیرون. هم خنده‌ام گرفته بود، هم عصبانی بودم. مردیکه‌ی بی‌سواد زپرتی!
خیلی گشته بودم. دیگر خسته شدم. خیلی اتفاقی کسی آدرس خانه‌ی پدرخانمش را به من داد که یک طبقه‌اش خالی بود. رفتم خانه را دیدم، خوب بود. مهندس سازنده‌ی آپارتمان، طبقه‌ی بالا می‌نشست. از طریق او با صاحب‌‌خانه آشنا شدم. با هم در خانه‌ی مهندس نشستیم و قرارداد بستیم؛ ۵۰۰ تومان پیش، ماهی ۳۰ تومان، یعنی از حقوق طرح ۲۷۵۰ تومان برایم می‌ماند. سر کوچه یک بنگاه بود. وقتی به‌ او خبر رسید که خانه را گرفته‌ایم، پیغام داد: «باید کمیسیون مرا بدهی. صاحب‌خانه‌تان، قول اجاره‌ی این واحد را به من داده بود!» با کلیدی که داشت، آمده بود در اتاق‌ها را قفل کرده بود و می‌گفت کلید را به تو نمی‌دهم! رفتم بنگاهش، دیدم نه، اصلاً نمی‌فهمد. خسته‌ام کرد. گفتم: «ببین! من ۵ دقیقه دم خیابان صبر می‌کنم. اگر کلید را آوردی که آوردی، اگر نه، الان می‌روم کلانتری شکایت می‌کنم که دو فرش ابریشمی و آیینه و شمعدان طلا آورده بودیم، تو برداشتی!» یادداشتی هم که آمده بود در خانه برایم گذاشته بود می‌شد مدرکش. رفتم دم خیابان، چند دقیقه بعد دیدم شاگردش کلید‌ها را آورد.
از این داستان‌ها فت و فراوان سر همه‌مان آمده و همه هم تحمل کرده و لبخند زده‌ایم تا دیروز که در امتداد انواع تهمت‌ها و بداخلاقی‌های رسانه‌ای، روزنامه‌ی «جام جم» مقاله‌ای نوشت که با تلکه کردن مردم توسط پزشکان شروع می‌شد. تلکه کردن توسط ما!؟
راست می‌گوید ۳ هزار میلیارد و ۱۲ هزار میلیارد و بابک زنجانی و انحصار تجارت با چین و نابودی کشاورزی و صنایع با واردات چینی و هندی و و و… همه کار پزشکان است. این‌که تا دو قطره باران می‌آید، تاکسی‌ها کسی را سوار نمی‌کنند هم کار پزشکان است. این‌که معلم‌ها نه‌تنها در مدارس دولتی بلکه در غیرانتفاعی هم درس نمی‌دهند، بعد به دانش‌آموزان استرس وارد می‌کنند که شما عقب مانده‌اید تا با ساعتی ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان به کلاس خصوصی بروند، هم کار پزشکان است. بودجه‌ی ۱۰۰۰ میلیاردی صدا و سیما و تبلیغات انواع چیپس و پفک آلوده و بیماری‌زا دقیقه‌ای خدا میلیون تومان هم کار پزشکان است. افزایش بی‌رویه‌ی قیمت ملک، عوارض وحشتناک شهرداری و قیمت ساختمان و مغازه هم کار پزشکان است. سودهای بانکی ۳۰ و ۴۰ درصدی، جریمه‌ی دیرکرد و سود بر جریمه‌ی ‌دیرکرد بانک‌ها که همه‌ی علما می‌گویند این دیگر مصداق عینی رباست، هم کار پزشکان است. آخر می‌دانید همه دارند محض رضای خدا کار می‌کنند، فقط ما پزشکان از خدا بی‌خبر خون مردم را در شیشه می‌کنیم و تلکه می‌گیریم!

دکتر محمد محزون
نشانی: رشت، ابتدای خیابان لاکانی، تلفن: ۳۳۲۳۵۸۵۶

Weblog: drmahzoon.blogspot.com
Email: drmahzoon@gmail.com

 برگرفته از: پزشکان گیل، ش ۱۳۴، آذر ۹۳

دسته‌ها: مقالات صنفي

1 دیدگاه

دکتر بهمن مشفقی · ژانویه 25, 2015 در 11:34 ق.ظ

همکار عزیز ! تاوقتی که سعی همه بر آن است که تحمیق مردم هر لحظه عمیق تر وکار ساز تر برای پاره ای از نیات شود، بلای نازل است این و ، دیگرگون نخواهد شد و همچنان بر این باوراند که: همه دارند محض رضای خدا کار می‌کنند، فقط ما پزشکان از خدا بی‌خبر خون مردم را در شیشه می‌کنیم و تلکه می‌گیریم!

پاسخ دادن به دکتر بهمن مشفقی لغو پاسخ

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.